خواب دیدم که خدا بال و پری داده مرا     

در هوا قوّت سیر و سفری داده مرا


همچو شاهین به هوا جلوه کنان مگذرم

تیز رو بالی و تا زنده پری داده مرا


هر کجا قصد کنم می رسم آنجا فی الفور

گویی از برق ,طبیعت اثری داده مرا


نه تلگراف به کردم برسد نه تلفن

که خدا سرعت سیر دگری داده مرا


همه با چشم تحّیر نگرانند به من

بال و پر زیب و فر معتبری داده مرا


آنچنان بود که پنداشتم از این پر و بال

آسمان سلطنت مختصری داده مرا


جستم از خوب,در اندیشه که تعبیرش چیست

از چه حق قوۀ فوق البشری داده مرا


من که در هیچ زمین تخم نیفشاندم پار

تا کنم فرش که اینک ثمری داده مرا


ده ندارم که بگویم بفزود آب قنات

زن ندارم که بگویم پسری داده مرا


مادرم زنده نباشد که بگویم شو کرد

باز حق در سر پیری  پدری داده مرا


بندگی هیچ نکردم به خدا تا گویم

که به پاداش خدا گنج زری داده مرا


عاقبت دانش من راه به تعبیر نبرد

گر چه در هر فن ایزد گهری داده مرا


صبح دیدم که به سورانم و فرمانفرما

اسب با تربیت با هنری داده مرا


والی مشرق کز خدمت او بار خدای

طبع از دریا زاینده تری داده مرا




دانلود دکلمه مرثیه عاشورا با صدای محمد تابناک


دانلود دکلمه مادر با صدای محمد تابناک