محنت بسیار
عاشقي محنت بسيار كشيد
تا لب دجله به معشوقه رسيد
كه فلك دسته گلي داد به اب
فارغ از عاشق دلسوخته بود
نو گلي چون گل رويش شاداب
اسم گل برد در اب افكندش
كه نكويي كن ودر اب انداز
لایق دست چو من رعنایی است
كند از منظره ناياب او را
نام بي مهري بر من ننهي
از غم خويش خلاصت كردم
دل بدريا زد وافتاد به شط
بنشاط امد ودست از جان شست
سوي دلدارش پرتاب نمود
ما كه رفتيم بگير اين گل تو
ياد ابي كه گذشت از سر من
عاشق خويش فراموش نكن
كه زخوبان نتوان خواست وفا
خوب رويان همه را خواب برد
دانلود دکلمه مرثیه عاشورا با صدای محمد تابناک
+ نوشته شده در جمعه چهارم شهریور ۱۳۹۰ ساعت 5:34 توسط محمد تابناک
|