دیدار
دیدم اندر گردش بازار عبدالله را
این عجب نبود که در بازار بینم ماه را
من به زیر سقف دیدم روی عبدالله را
رو بخر او را و بر خوان اکرمی مثواه مرا
من درین گفته ستایش می کنم افواه را
کاش تغییری دهد یک چند گردشگاه را
چون ببیند برد کان آن شمسۀ خرگاه را
لا اله از گفته ساقط سازد الا الله را
بارها این قصه ثابت گشته این گمراه را
من که مفتون می کنم از صحبت خود شاه را
رو ببین آن طرۀ فر خوردۀ کوتاه را
می کشد از سینۀ بیننده بیرون آه را
راستی زیبد خزانۀ خسرو جم جاه را
مغتنم دان صحبت این پیر کار آگاخ را
پاسبان عصمتم اطفال عصمت خواه را
سالها باشد که من بدرود گفتم باه را
دانلود دکلمه مرثیه عاشورا با صدای محمد تابناک
دانلود دکلمه مادر با صدای محمد تابناک
+ نوشته شده در جمعه چهارم شهریور ۱۳۹۰ ساعت 13:42 توسط محمد تابناک
|